گام به گام درس ششم 6 نگارش نهم پاسخ فعالیت های نگارشی و درست نویسی صفحه 79 ،80 ،81 ،82 و 83
جواب فعالیت های نگارشی صفحه 79 و 80 درس ششم نگارش نهم
پرسش: نوشته های زير، بخشی از متن اصلی یک نوشته اند، آنها را بخوانید و قالب هر كدام را مشخص كنید.
پاسخ:
متن اول : “سومین روز نمایشگاه کتاب، با ازدحام نسبی بازدید کنند گان ادامه یافت. صحن مصلّای تهران، شبستانها، استراحتگاهها و…”
قالب متن اول: گزارش
متن دوم: “در سرزمینی بسیار دور از اینجا، در آن سوی رود سبز، زمانی کوه سیاهی بود که قله اش مثل تكّه فلز نخراشيده و نتراشيده اى…”
قالب متن دوم: داستان
متن سوم: “عزیز من، از اینكه این روزها، گهگاه و چه بسا غالباً، به خشم مى آيى، ابداً دلگير و آزرده نیستم. من خوب میدانم که تو…”
قالب متن سوم: نامه غیر رسمی
جواب فعالیت نگارشی صفحه 81 و 82 درس ششم نگارش نهم
پرسش: موضوعی را انتخاب کنید و در یکی از قالب های نوشتاری بنویسید.
کودکی من، یک روز از کلاس، جلسه امتحان، هدف زندگی، نوجوانی، عاقبت فرار از مدرسه، پرواز بدون بال
نمونه پاسخ اول:
جلسه امتحان در قالب گزارش: ” راس ساعت 10:00 صبح، جلسه امتحان نهایی درس ریاضی در سالن امتحانات مدرسه [نام مدرسه] آغاز شد. دانشآموزان با رعایت نظم و سکوت در جایگاههای تعیین شده مستقر شدند. مراقبان با حضور به موقع در سالن، بر روند برگزاری آزمون نظارت داشتند.
برگه سوالات امتحان که شامل 14 سوال با موضوعات مختلف از مباحث تدریس شده در طول ترم بود، بین دانشآموزان توزیع شد. سوالات شامل مسائل محاسباتی و مفهومی بود. سطح دشواری سوالات به گونهای بود که هم دانشآموزان قوی و هم دانشآموزان متوسط را به چالش میکشید.
دانشآموزان با تمرکز و دقت مشغول پاسخگویی به سوالات شدند. در طول جلسه، مراقبان به صورت دورهای در سالن حضور داشتند و از عدم تقلب و رعایت قوانین اطمینان حاصل میکردند. برخی از دانشآموزان با چهرههای مصمم و بعضی دیگر با چهرههای مضطرب به سوالات پاسخ میدادند.
در طول جلسه، سکوت نسبی در سالن حاکم بود و تنها صدای ورق زدن برگهها و گاهی اوقات صدای آرام قلمها شنیده میشد. برخی از دانشآموزان با سرعت بالاتری به سوالات پاسخ میدادند، در حالی که برخی دیگر با دقت بیشتری به حل مسائل میپرداختند.
در دقایق پایانی جلسه، برخی از دانشآموزان با دقت مجدد پاسخهای خود را مرور میکردند. راس ساعت 12:00، جلسه امتحان به پایان رسید و دانشآموزان برگههای خود را تحویل مراقبان دادند.“
نمونه پاسخ دوم:
کودکی من در قالب نامه غیر رسمی (از زبان کودک کار):
“خدای مهربون سلام،
میدونی چیه؟ من خیلی وقته که میخواستم برات نامه بنویسم، ولی نمیدونستم از کجا شروع کنم. خب، راستش رو بخوای، من یه بچه کارم. یعنی چی؟ یعنی اینکه مثل بقیه بچهها نیستم. من صبحها به جای اینکه برم مدرسه، باید برم سر کار.
یادمه وقتی خیلی کوچیک بودم، مامانم همیشه برام قصه میگفت. قصه پریها، قصه قهرمانها، قصه سرزمینهای دور. ولی الان دیگه کسی برام قصه نمیگه. الان فقط باید کار کنم تا بتونم پول در بیارم.
دستام کوچیکن، ولی خیلی وقته که دیگه نرم نیستن. از بس که کار کردم، پوستشون زبر شده. بعضی وقتا شبها که میخوابم، دستام درد میگیرن. اون موقع دلم میخواد گریه کنم، ولی میدونم که نباید گریه کنم. چون اگه گریه کنم، مامانم ناراحت میشه.
من خیلی دوست دارم مثل بقیه بچهها بازی کنم. دوست دارم بدوم، بخندم، و با دوستام شیطونی کنم. ولی وقت ندارم. باید کار کنم تا بتونم نون شبمون رو در بیارم.
بعضی وقتا که خیلی خسته میشم، به آسمون نگاه میکنم. به ستارهها، به ماه. اون موقع حس میکنم که تو هم داری منو نگاه میکنی. حس میکنم که تو هم میدونی که من چقدر دلم میخواد مثل بقیه بچهها زندگی کنم.
خدایا، میدونم که تو خیلی مهربونی. میدونم که تو همه چیز رو میبینی. میدونم که تو میتونی همه چیز رو درست کنی. فقط میخواستم بدونی که منم هستم. منم یه بچه ام که دوست داره بخنده، بازی کنه، و مثل بقیه بچهها زندگی کنه.
خدایا، یه خواهش کوچولو دارم. میشه یه کاری کنی که دیگه هیچ بچهای مجبور نباشه کار کنه؟ میشه یه کاری کنی که همه بچهها بتونن درس بخونن، بازی کنن، و کودکی کنن؟
ممنون که به حرفام گوش دادی.”
جواب درست نویسی صفحه 83 درس ششم نگارش نهم
پرسش: جمله های زیر را ویرایش کنید.
تخته وایت برد را برای معلم آماده کردم.
پاسخ: تخته را برای معلم آماده کردم.
ناهار ظهر را که خوردیم و بار و بندیل را جمع کردیم و راه افتادیم.
پاسخ: ناهار را که خوردیم و بار و بندیل را جمع کردیم و راه افتادیم.
جواب مثل نویسی صفحه 84 درس ششم نگارش نهم
پرسش: مثل زیر را بازآفرینی کنید.
«فضول را بردند جهنم، گفت : هیزمش تر است.»
پاسخ: برای مشاهده پاسخ این مثل نویسی به مطلب “جواب مثل نویسی صفحه 84 درس ششم نگارش نهم“ مراجعه کنید.